جدول جو
جدول جو

معنی ترجمان کشیدن - جستجوی لغت در جدول جو

ترجمان کشیدن
(گُ سِ دَ)
تاوان کشیدن:
عشقم دلیر ساخته در شکوه اینچنین
لطف تو هم مگر بکشد ترجمان من.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گُ سِ دَ)
مقرر شدن. مفسر شدن. شارح شدن. بیان کننده شدن:
جهان چو مادر گنگ است خلق را و تو باز
بپند و حکمت از این گنگ ترجمان شده ای.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا